Type de document : Original Article
Auteur
Faculté des Langues étrangères, Université de Téhéran
Résumé
Titre d’article [فارسی]
Auteur [فارسی]
قرن بیستم فرانسه در حوزه آفرینش رمان بدون شک دورهای پربار و خلاق محسوب می شود. در این سده، انواع متفاوت رمان هر یک زمانی بر تارک ادبیات درخشیده اند، معرف گرایش غالبی بوده و سپس به فهرست بلند و همواره گشوده کلاسیکهای معاصر پیوسته اند. از این بین رمانهای روانشناختی، رمانهای سوررئالیستی با آن عمر کوتاه، رمانهای اگزیستانسیالستی و رمان نو، همه و همه با نویسندگان شاخص خود پا به عرصه ظهور می گذارند و برخی حتی گرایشات زیبایی شناختی جدیدی را بنیان می نهند. این پدیده به ویژه در سالهای هشتاد و با حرکت به سمت شاخه شاخه شدن شدت بیشتری می گیرد، گرچه ذائقه منتقدینی را نیز که همواره در پی دسته بندی آثارند از نظر دور نمی دارد. از همین رو رمان مینیمالیستی نتیجه ملاحظه نکات مشترکی است که منتقد نزد شماری از نویسندگان وابسته با انتشارات «مینویی» می یابد. از میان این نویسندگان برخی در به کارگیری بعد گفتاری در داستانهای خویش از مهارت بالایی برخوردارند. از جمله ژان فیلیپ توسن و دوویل که به بهترین شیوه از تمام امکانات گفتاری بهره می گیرند تا در مجموعه انواع روایی، شکل داستانی جدیدی خلق کنند: رمانی دو پهلو که درون آن همواره کشمکش میان بعد روایی و بعد گفتاری، آن گونه که خواهیم دید، حاوی ارزشی از پیش برنامه ریزی شده و حساب مند باشد.