نوع مقاله : علمی پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه الزهرا

چکیده

آموزش و یادگیری هر زبان زنده دنیا، فراگیری فرهنگ آن را نیز ایجاب می‌کند چرا که فرهنگ جزء لاینفک زبان است. گفتار ورفتار، حرکات، آداب ورسوم و سنن هر ملتی ازفرهنگ آن نشأت می‌گیرد زیرا جوامع مختلف بشری از دیرباز روشهای زندگی گوناگونی داشته و دارند.
با یادگیری یک زبان خارجی، زبان آموز دنیای جدیدی را کشف می‌کند که غالبا با ارزش‌ها و معیارهای جامعه خود متفاوت است و این دنیای جدید ابتدا به وسیله کتاب‌های آموزش زبان به وی معرفی شده و سپس در طی دوران تحصیل آشنایی او با آن فرهنگ روز به روز بیشتر می‌شود.
این مقاله ابتدا به مطالعه واژه " فرهنگ" و زیرمجموعه‌های آن از دیدگاه انسان‌شناسی، جامعه شناسی و آموزش زبان می‌پردازد. سپس بعد از نگاهی اجمالی به نقش فرهنگ در زندگی بشر اهمیت این موضوع را در کتاب‌های آموزش زبان بررسی می‌کند.در ضمن بر نقش کلیدی و بسیار حساس مدرس زبان در انتقال فرهنگ بیگانه به زبان آموزان تاکید می‌کند، زیرا وظیفه خطیر او در این امر ایجاد پل ارتباطی بین فرهنگ ملی و بیگانه است، پلی که نگاه از آن مانع بیگانه پرستی و در عین حال بیگانه ستیزی است و نگرشی کاملا منطقی و متعادل به زبان‌آموز می‌دهد.

کلیدواژه‌ها